جدول جو
جدول جو

معنی صبوحی زدن - جستجوی لغت در جدول جو

صبوحی زدن
نوشیدن شراب در بامداد، برای مثال بر من که صبوحی زده ام خرقه حرام است / ای مجلسیان راه خرابات کدام است (سعدی۲ - ۳۴۷)
تصویری از صبوحی زدن
تصویر صبوحی زدن
فرهنگ فارسی عمید
صبوحی زدن(خَ اَ دَخَ تَ)
صبوحی نوشیدن. نوشیدن شراب در بامداد:
بر من که صبوحی زده ام خرقه حرامست
ای مجلسیان راه خرابات کدامست ؟
سعدی.
- صبوحی زده، که صبوحی نوشیده باشد، که شراب صبحگاهی زده باشد:
بصفای دل رندان صبوحی زدگان
بس در بسته بمفتاح دعا بگشایند.
حافظ.
یاد باد آنکه صبوحی زده در مجلس انس
جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود.
حافظ
لغت نامه دهخدا
صبوحی زدن
نوشیدن صبوحی
تصویری از صبوحی زدن
تصویر صبوحی زدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کبودی زدن
تصویر کبودی زدن
خال کوبی کردن، زدن خال یا نقش و نگاری که با یک مادۀ رنگی و سوزن در پوست بدن ایجاد می کنند، خالکوبی کردن، خال زدن، وشم زدن برای مثال بر تن و دست و کتف ها بی گزند / از سر سوزن کبودی ها زدند (مولوی - ۱۵۵)
فرهنگ فارسی عمید
(خُ بَ تَ)
شراب نوشیدن در بامداد ویا شراب نوشیدن از بامداد تا گاه خفتن:
اگر توانی یک شنبه را صبوحی کن
کجا صبوحی نیکو بود به یک شنبد.
منوچهری.
شب که صبوحی نه بهنگام کرد
خون زیادش سیه اندام کرد.
نظامی.
نشست آن شب بنوشانوش یاران
صبوحی کرد با شب زنده داران.
نظامی.
بیا ساقی آن راحت انگیز روح
بده تا صبوحی کنم در صبوح.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(خَ مِ اَ تُ شُ دَ)
تصبیح. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). نوشانیدن صبوح
لغت نامه دهخدا
(رَ گُ کَ دَ)
خال کوبیدن زنان و مردان است. (آنندراج ذیل کبودی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از صبوحی کردن
تصویر صبوحی کردن
صبوحی نوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبوحی دادن
تصویر صبوحی دادن
نوشانیدن صبوحی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کبودی زدن
تصویر کبودی زدن
خال کوبیدن: (بر تن و دست و کتفها بی گزند از سر سوزن کبودیها زدند) (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبوحی کردن
تصویر صبوحی کردن
((~. کَ دَ))
صبوحی نوشیدن
فرهنگ فارسی معین